English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8169 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
malty U مالت مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
MalT U مالت زدن بحالت مالت دراوردن
malta fever U تب مالت
brucellosis U تب مالت
mallet U مالت
maltese U اهل مالت
malting U مالت سازی
purling U مشروب مالت
mashes U خیساندهء مالت
purls U مشروب مالت
mash U خیساندهء مالت
undulant fever U مالت مالطه
mashed U خیساندهء مالت
purled U مشروب مالت
Malta U جزیره مالت
maltster U مالت ساز
mashing U خیساندهء مالت
purl U مشروب مالت
MalT U مالت ابجو ساختن
malt house U جایگاه مالت سازی
malted milk U نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
malted milks U نوشیدنی حاوی شیر خشک و مالت و بستنی
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
nearing U مانند
castellated U دژ مانند
analogous U مانند
unprecedented U بی مانند
inimitable U بی مانند
icily U یخ مانند
as U مانند
nearest U مانند
gypsiferous U گچ مانند
encephaloid U مخ مانند
near U مانند
etcetera U و مانند ان
unprecedentedly U بی مانند
neared U مانند
near- U مانند
nears U مانند
goatish U بز مانند
fulidal U اب مانند
womanlike U زن مانند
floriform U گل مانند
blotchy U لک مانند
fluty U نی مانند
unapproachable U بی مانند
after the example of U مانند
etc U و مانند آن
mammilary U مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
incomparable U بی مانند
feathery U پر مانند
filiform U نخ مانند
without an e. U بی مانند
plumelike U پر مانند
penniform U پر مانند
capillaceous U مانند نخ
capitate U مانند سر
tendinous U بی مانند
unequalled U بی مانند
analogue U مانند
reediest U نی مانند
analogues U مانند
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
reedier U نی مانند
string U نخ مانند
inapproachable U بی مانند
unique U بی مانند
anthoid U گل مانند
reedy U نی مانند
unparalleled U بی مانند
similar U مانند
unequaled U بی مانند
liplike U لب مانند
and so on U و مانند ان
analog U مانند
mammilliform U مانند
impish U جن مانند
nearer U مانند
lambdoid U مانند
uniquely U بی مانند
simulant U مانند
myrtle formed U اس مانند
similiar U مانند
foggiest U مانند مه
argillaceous U رس مانند
foggy U مانند مه
foggier U مانند مه
argillaceous U گل مانند
arundinaceous U نی مانند
frothy U کف مانند
plumose U پر مانند
vide U مانند
pipelike U نی مانند
aquiform U اب مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
ctenoid U شانه مانند
pouchy U کیسه مانند
dermatoid U پوست مانند
coralloid U مانند مرجان
coralline U مرجان مانند
culicoid U پشه مانند
platelike U بشقاب مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
crinoid U زنبق مانند
porcelainlike U چینی مانند
cowish U گاو مانند
corvine U کلاغ مانند
deltoid U مانند دال
corpuscular U گویچه مانند
deltoideus U مانند دال
cystoid U مانند مثانه
cuticular U پوست مانند
cryptand U حجره مانند
dendriform U مانند درخت
coroniform U تاج مانند
corneous U شاخ مانند
porky U مانند خوک
leatheroid U چرم مانند
coriaceous U چرم مانند
deiform U خدا مانند
sacciform U کیسه مانند
cloistral U دیر مانند
argillaceous U مانند خاک رس
as ever U مانند همیشه
saddlebacked U زین مانند
as usual U مانند همیشه
saclike U کیسه مانند
saccate U کیسه مانند
rodlike U میله مانند
asteroidal U مانند ستاره
auriform U گوش مانند
baccate U توت مانند
rocklike U خاره مانند
rhizoid U ریشه مانند
benzenoid U بنزن مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
arciform U قوس مانند
arborescent U شاخه مانند
sciuroid U سنجاب مانند
albuminoid U مانند البومین
sciurine U سنجاب مانند
amoeboid U مانند امیب
scalelike U ترازو مانند
scalelike U فلس مانند
anguine U مار مانند
annular U حلقه مانند
anthracoid U مانند گنده
scabious U دله مانند
sanguineous U خون مانند
apelike U میمون مانند
aphthoid U برفک مانند
sagittary U مانند تیر
billowy U موج مانند
boll U برامدگی مانند
ravined U کلاغ مانند
charry U زغال مانند
rattish U موش مانند
ramiform U شاخه مانند
chondroid U غضروف مانند
racemiform U خوشه مانند
pyramidic U اهرام مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
cinderous U خاکستر مانند
puriform U چرک مانند
puppyish U توله سگ مانند
pterygoid U بال مانند
collective goods U مانند جاده
columniform U ستون مانند
ceratoid U شاخ مانند
ceraceous U مانند موم
bosomy U پستان مانند
boxy U جعبه مانند
brach U تازی مانند
reniform U کلیه مانند
reeding U طرح نی مانند
bursiform U کیسه مانند
bursiform U کیف مانند
butyric U کره مانند
cadaveric U لاشه مانند
campanulate U زنگ مانند
canaliculate U ابراه مانند
cancellate U شبکه مانند
carneous U گوشت مانند
carunculate U مانند لحیمه
prurigmous U مانند خنش
dermoidal U پوست مانند
odontoid U مانند دندان
graniform U دانه مانند
granuliform U دانه مانند
granitic U خارا مانند
nummary U سکه مانند
gummiferous U صمغ مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com